اوج هنــر را...... ، ع دست مردونه سروم خورده ما یـافتیم!
 

مصاحبه با شناسنامـه تئاتر دزفول

جغد: یـه غروب بود. ع دست مردونه سروم خورده تو مجتمع فرهنگی داشتم بایکی از دوستان صحبت مـیکردم کـه یکی از نابازیگرای تئاترمونو دیدم کـه برخورد بسیـار بدی با یـه علاقه مند کـه چند سوال داشت، کرد... ع دست مردونه سروم خورده خداییش فکرم مشغول شد کـه چرا بعضی آدما با یـه بار رفتن رو صحنـه انقد خودشونو مـیگیرن؟ فکر کردی کی هستی؟ چهارتا برات دست زدن هوا برت داشته کـه چی...؟ بابا انقد از تو بزرگتر هستن کـه تو عددی نیستی... کاش دستمون باز بود و اسمشو مـیزدیم که... استغفرا...

هنرمندای واقعی مـیدونن اولین گام هنرمندی مردم داریـه... بگذریم.... بـه قول مرحوم فرهاد مـهراد گفتنی ها کم نیست... من و کلاغ ، تو یـه غروب پاییزی رفتیم جنوب شـهر.

از درب خونـه مـی شد فهمـیدکه خانـه خانـه ایست باصفا.... درب را زدیم، تازه فهمـیدیم تواضع یعنی چی .  اینجا منزل استاد ملهمـی است...

باسلام و عرض ادب بـه محضراستاد بزرگوارمان جناب آقای ملهمـی... استاد خیلی چاکریم، فکر نکنم یـه تئاتری باشـه کـه شما رو نشناسه... ولی واسه احتمالات هم کـه شده لطف کنید خودتونو معرفی بفرمایید.

استاد ملهمـی: شما جوانـها همـیشـه لطف دارید بنده عبدالرضا ملهمـی هستم متولد1330

جغد: ماشاا... ، استاد یـه عده ای بازیگر و... داریم کـه با یـه کار چنان غروری مـی گیرن کـه انگار شاخ فیلو شکستن..! استاد واسه اون عده ی قلیل مغرور شده مـیشـه سابقه ی هنری خودتونو بازگو کنید.

استاد ملهمـی: (بالبخند) حقیقت که تا جایی کـه یـاد دارم درون تمامـی کارهای هنری دستی داشته ام... اما تقریبا" سال 1336 اولین کار نمایشی خود را بامرحوم احمدی آغاز کردم... مرحوم احمدی عموی بنده بودند.

جغد: روحشون شاد! استاد یـه سوال سخت، یـادتونـه چه نقشی داشتید؟!

استاد ملهمـی: من نقش پسر حاجی را داشتم. نمایش سیـاه بازی بود یـادش بخیر اون مرحوم هم نقش سیـاه را بازی مـید.

جغد: آفرین برحافظه استاد... بعد آقای احمدی اولین سیـاه بازی دزفول را کار د. آن زمانـها بیشتر چه نوع نمایشی کار مـی شد؟

استاد ملهمـی: آن زمانـها تئاتر بـه شکل امروزی نبود. یک گروه بود کـه فقط کار تخته حوضی انجام مـی داد. بـه خصوص درون عروسی ها و مراسمات جشن و... مردم را همراهی مـی د. بعدا" شخصی بـه نام حبیب جیکو وارد صحنـه شد کـه کارهای خیمـه شب بازی را انجام مـی داد.

جغد: چقدر کمبود آن هنرمندان حس مـی شود... من عاشق کارهای خیمـه شب بازی وعروسکیم و معتقدم این کارها به منظور سن خاصی نیستند.

استاد ملهمـی: کاملا" درست مـی فرمایید. آن زمان ها مردم درون مـیدانی جمع مـی شدند و منتظر حبیب جیکو مـی ماندند. مـی گفتن حبیب جن دارد! چون بـه جای عروسکها حرف مـیزد. آن زمانـها این کار کار ناملموسی بین مردم بود... البته تعزیـه از قدیم الایـام درون دزفول رواج داشت.

جغد: استاد تاریخ تولد تئاتر دزفول بـه چه سالی بر مـی گردد؟

استاد ملهمـی: حدودا" 46_47 بود. البته تئاتری بـه معنایی کـه الان وجود دارد.

جغد: حدود50 سال... استاد نام بازیگرای آن زمان را بـه یـاد مـی آورید؟

استاد ملهمـی:

دهه30: ع دست مردونه سروم خورده آقای احمدی، حمـید شایگان، قلمبر، بقال، حمـید باغ مـیشـه، حسین فارسیـان، نصرت ا... حسن زاده مرحوم استوار و...

دهه 40: برادران شاهی، برادران رابطیـان، آقای قربانی، جبار دلدار، خانم سوسن گچی، خانم قمری نژاد و...

دهه 50: کـه دوران ترقی تئاتر دزفول بود بازیگران ارزنده ای داشت بـه نام آقای جعفری، برادران مولوی، آقای شاهپوری، اسی عرب زاده و استاد صانعیـان، آقای یوسفیـان و خانمان شاهپوری مرحوم گلچین، قیصر امـین پور...

جغد : ترقی تئاتر دزفول؟

استاد ملهمـی: بله ترقی که تا جایی کـه حتی 3 یـا 4 تله تئاتر و یک سریـال از دزفول درون شبکه سراسری پخش شد.

جغد: بعد دهه 50 ما موفقیتی داشته ایم کـه تا الان تکرار نشده است... یـادتان هست نام آن تله تئاترها؟

استاد ملهمـی: یکی از آنـها... "با آرامشی بـه روشنی آفتاب"  (نویسنده: احمد بیگدلی، کارگردان: قربانی) بود کـه چهارشنبه 11 اردیبهشت 53 ازشبکه سراسری تلویزیون ملی ایران درون ساعت 22:15 پخش گردید. بازیگران حمـید مـهرآرا، محمد گلچین، بنده و غلامحسین بلنده و...

جغد: وای الان چه بعد رفتی داشته ایم!

استاد ملهمـی: این برشور و مدارک هستند. {در پایـان عآنـها را بـه نمایش مـیگذاریم} اقای احمد بیگدلی حق بسیـار زیـادی بر گردن تئاتر دزفول دارند. ایشان 2سال پیش جایزه بهترین کتاب سال کشور را از دست رئیس جمـهوری دریـافت نمودند. ایشان درون نجف آباد اصفهان ساکنند. بعد از با آرامشی بـه روشنی آفتاب "بـالـن" باز هم از نوشته های آقای احمد بیگدلی و کارگردانی آقای ضیـاپور از تلویزیون پخش شد، بعد از بالن "غریبه ای درون خانـه" با همان تیم قبلی پخش شد.

جغد: دهه 40 اولین بازیگران خانم تئاتر دزفول بـه روی صحنـه رفتند؟

استاد ملهمـی: بله، اولین بازیگر تئاتر دزفول خانم سوسن گچی بودند البته ایشان دزفولی نبودند.

جغد: اشاره کردید کـه قیصر امـین پور نیز تئاتر کار کرده اند؟ مـیشود کمـی توضیح دهید؟

استاد ملهمـی: خدارحمتش کند. قیصر از شاگردان من بود بـه اصرار من درون تمرینات کار کاوه آهنگر شرکت کرد و کم کم علاقه مند شد و به پیشنـهاد من نقش فریدون را پذیرفت.

جغد: استاد شغل شما چه بوده است؟

استاد ملهمـی: بنده دبیر هنر آموزش و پرورش بوده ام. حدود 35سال. کـه در سال 84 بازنشسته شدم.

جغد: استاد از جشنواره ها برایمان بگویید.

استاد ملهمـی: اولین جشنواره کل کشور بعد از انقلاب درون مسجد سلیمان برگذار شد. از دزفول کاری شرکت کرد بـه نام "مسلم بن عقیل" نوشته آقای بیگدلی کـه آقای سلطانی کارگردان آن بود. کاری بی نـهایت زیبا کـه دیپلم بهترین کار گروهی را نیزب کرد با مبلغ 25 هزارتومان آن زمان. بازیگری، نورپردازی وگریم آن کار بـه عهده من بود.

بنده درون دهه 60 بـه دلایل بعضی مشکلات کنار کشیدم. (استاد تمایلی بـه صحبت راجع به آن خداحافظی نداشتند)

جغد: آخرین کارتان یـادتان هست؟

استاد ملهمـی: پیر چنگی بـه کارگردانی آقای سخاوت. درون آن کار طراحی لباس و دکور و... بـه عهده بنده بودند.

جغد: از خداحافظی بگذریم، شیرین هست که برگشتید.

استاد ملهمـی: چند نفری از دوستان با اصرار مرا برگرداندند. از جمله آقای صانعیـان کـه همـیشـه بـه بنده لطف دارند.

کلاغ: ما از استاد صانعیـان بـه خاطر پیشنـهاد بازگشت شما و از شما بـه خاطر قبول این پیشنـهاد واقعا" سپاسگذاریم.

استاد اولین کار آقای سخاوت درون دزفول یـادتان هست؟

استاد ملهمـی: رویش. نویسنده وبازیگر بودند ایشان. شروع فعالیت آقای سخاوت با این کار بود. کـه در جشنواره تئاتر نیز شرکت د.

جغد: استاد فلیم هم بازی کردید؟

استاد ملهمـی: بله فیلم "گورکن" بـه کارگردانی محمدرضا هنرمند و "پوکه" بـه کارگردانی آقای شاهرکنی و... حدودا" سه یـا چهار کار سینمایی داشته ام.

جغد: استاد مثل اینکه خبرنگار هم بوده اید؟

استاد ملهمـی: بله خبرنگار مجله جوانان از سال 44 که تا 52

جغد: استاد اولین کار جدی دزفول چه بود؟

استاد ملهمـی: یـادش بخیر. کاری بود بـه نام "عباسه و جعفر برمکی " کـه بنده نقش دلقک 2 را برعهده داشتم. فکر کنم حمـید باغ مـیشـه کارگردانش بود. البته زیـاد مطمئن نیستم. پلنگ نیمروز ... لبه تیز صندلی... پهلوان اکبر... آسید کاظم.... فیتال ... زیر سایـه شلاق... اسب روشن صبح... رویش... مردی کـه مرده بود و خود نمـی دانست...

جغد: واقعا" ماشاا... بـه فعالیت های هنری و حافظه ی بی نظیر شما. درون وادی مختلف هنر دستی دارید. برایمان بیشتر توضیح دهید.

استاد ملهمـی: بنده درعکاسی، گریم، نقاشی، بازیگری، خبرنگاری، نویسندگی، طراحی، نورپردازی، کارگردانی، گچ بری، منبت کاری و.... دستی دارم و از بعضی از این هنرها مقامـهایی نیزب نموده ام. خیلی از بازیگرانی کـه الان درون صحنـه هستند را بنده بـه تئاتر معرفی کرده ام مانند آقای حسین ناجی، علی کلید دار، آقای جراح (که درون سفر صبح دیپلم افتخار از جشنواره فجر را دریـافت نمودند) و....

جغد: شما واقعا" بر گردن تئاتر دزفول حق بزرگی دارید. استاد بازیگران دیروز با عده ای بازیگر نما کـه امشب مـی خوابند وفردا بازیگرند زمـین که تا آسمان فرق مـی کنند. متاسفانـه ارزش سن مقدس تئاتر را خیلی ها نمـیدانند.

استاد ملهمـی درون جواب این سخن بعد از مکثی طولانی لبخند تلخی زد کـه گویـای خیلی چیزها بود.

جغد: استاد با این همـه هنر کـه داشتید کدام مقامتان به منظور شما شیرین تر بود؟

استاد ملهمـی: دکور اولین جشنواره سراسری نماز.

جغد: استاد بـه بخش سوالات یک جمله ای رسیدیم! شما با یک جمله جواب دهید:

جــغــد                           استـاد ملهمـی

هنر قدیم.......................زیبا

هنر جدید......................تامل مـیکنیم !

هنردز...........................گرم وپرشور

احمد بیگدلی................بهترین نویسنده

بهترین کارگردان.............لبخند!

اقای سخاوت................نویسنده خوب.

طنز قدیم.....................تخته حوضی

طنز جدید.....................لبخند !

آینده...........................به یـاری خدا ترقی

جوانان........................زیـادند

نصیحت......................مطالعه

 

جغد: استاد بسیـار بسیـار دوست داشتنی و مـهربان هستید. ما جوانـها حتما امثال شما را الگو قرار دهیم...... بسیـار ممنون و سپاسگذاریم از لطف بی دریغ شما.

استاد ملهمـی: وقتی تماس گرفتید قصد نداشتم مصاحبه کنم... اما با برخورد شما جوانان خوب دلم رضایت داد.

------------------------------------

اون شب هرگوشـه ای ازخونـه استاد را کـه نگاه مـی کردیم یـه هنــر بـه چشممون مـی اومد... استاد اوج هنر بود.

من و کلاغ تو راه برگشت همش فکرمون مشغول این بود کـه چی مـیشـه یـه نفر با این همـه سابقه ی هنری انقدر فروتن و مـهربون باشـه و یـه نفر دیگه.............

ما هنر دزیـا از صمـیم قلب از استاد مـهربونیـا جناب آقای عبد الرضا ملهمـی تشکر مـی کنیم. ما به منظور جناب استاد از خداوند متعال پیروزی و بهروزی بیش از پیش را خواستاریم.

 

(هرگونـه استفاده از این مصاحبه و تصاویر، بدون اجازه از مدیر هنر دز ممنوع و پیگرد قانونی دارد)

***

برای مشاهده تصاویر آثار هنری استاد بـه ادامـه مطلب مراجعه نمایید




[یـا امام حسین(ع) - honardez.blogfa.com ع دست مردونه سروم خورده]

نویسنده و منبع |